دانلود مقاله تحول حافظه کاذب در کودکان از سری مقالات رایگان با 11 صفحه و فرمت اجرایی PDF
حافظه کاذب به معنی داشتن یک خاطره واضح از اشخاص، مکان ها، رویدادها، موقعیت ها و غیره است که هرگز اتفاق نیفتاده است؛ برای مثال، به یاد آوردن دیدار با خویشاوندی که قبل از آن، زنده نبوده است. این نوع تحریف ها، یعنی به یادآوردن رویدادهایی که هرگز اتفاق نیفتاده اند یا به خاطر آوردن چیزی متفاوت از آنچه که انسان دیده است، پدیده ای آشنا در تاریخچه پژوهش های حافظه است و توجه پژوهشگران زیادی را به خود جلب کرده است.
هدف مشترک بسیاری از پژوهشگران، شناخت نحوه ایجاد این خطاها بوده است؛ بنابراین برنامه های گوناگونی برای مطالعه حافظه کاذب ساخته و به کار گرفته شده اند. مهمترین این برنامه ها، برنامه دیس – رودیگر – مک درمت است که براساس نام سازندگان اولیه آن به نام DRM شهرت یافته و بیشتر پژوهش های مربوط به حافظه کاذب را به خود اختصاص داده است.
برنامه DRM از سال 1995 تاکنون در پژوهش های بسیاری مورد استفاده قرار گرفته است. تاکنون این برنامه الهام بخش بسیاری از بررسی های حافظه کاذب بوده، اما باید خاطرنشان ساخت که کاربرد آن در کودکان بسیار محدود است.
دو نظریه مهم در مورد تحول حافظه کاذب DRM مطرح شده اند : نظریه ردیابی مبهم و نظریه همخوانی فعال سازی. بر اساس نظریه ردیابی مبهم، حافظه می تواند هم به صورت ردهای دقیق و هم ردهای موضوعی (کلی) ذخیره شود و هر دو رد، با سن تحول می یابند. ردهای دقیق جزئیات ظاهری محرک های فیزیکی اند، در حالی که ردهای موضوعی، معنا یا موضوع محرک ها را نشان می دهند. حافظه صحیح در ارتباط با ردهای دقیق است، اما حافظه کاذب، کلمه های مرتبط معنایی براساس ردهای موضوعی اند. پس، کلمه های مرتبط معنایی به این دلیل به یاد آورده می شوند که بازنمایی های کلی کلمه های خوانده شده، همسان است.
- ۹۷/۰۲/۰۳